شعر

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

سیگار دهانم ارثیه قبایل آمریکایی ست باید با دود فاجعه ای را به کسی که نیست خبر دهم باید همچون قطاری که به دل کوه می رمد به دهان زنی لاکوتایی بوسه زنم. باید گلوله ای باشم که درون قلب تو آرام می گیرد : کاش مرا به آغوش می کشیدی ! : من خاطره ای از جنگ های جهانی ام بمبی ام که از دهان سرباز ها به سرِ بی مهریِ معشوقه هایِ هیروشیمایی ریخته است من گداخته یِ سیگارِ رویِ لبانِ رضا شاه هستم باید به کشف عطرِ موهایِ تو چادر از سر تمام زنان بَرکنم من همان دردم در عراق شعر...
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminzareio بازدید : 33 تاريخ : جمعه 30 دی 1401 ساعت: 12:17

دو سرباز

می پرسی : [ آخرِ این جنگ می رسه؟ ]میگم : [ به همین امید سالهاس می کُشم ؛ولی میدونم زندگی از جنگ هم سختتره]میگی : [خسته کنندست؛دنیا اونی نبود که فکرشو میکردم]میگم : ((همه خسته ایمولی تو جنگ ، اونی که خسته تره زودتر میمیره ... ))سکوت میکنی و ماشرو می کشیم...#رامین شعر...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminzareio بازدید : 148 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 9:04

هدیه

 

دشت های حاصلخیز زیادی
در خیال داشتنت بودند
خدا تورا به من داد .
تا ثابت کند
در تن داغ کویر هم ، گاه
گلی می روید
#رامین_زارعی

+ نوشته شده در  دوشنبه پانزدهم آذر ۱۳۹۵ساعت 22:39  توسط رامین زارعی  | 
شعر...
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminzareio بازدید : 166 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 9:04

ناجی

مرا ببخشمن هر بار نام گُلی را نوشته امعطری به کاغذ نَپیچید.نوشتم : نان،وَ شانه های هیچ کولبریبویِ زُهمِ ایمان نگرفت..نام تو را نوشتمکه گفتند اندوه با تو تمام شودگفتند منجی خواهی بود وُتورا انتظاری ابدی نشسته اند.مرا ببخششعر جهانِ محدودی بود ..با شعر می توانستمبر شعر...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminzareio بازدید : 158 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 9:04

برای شعر , شاعری


ناگهان
آمد .
آنقدر
که مرا
به لاجوردی
آسمان
سپرد .

#رامین_زارعی

شعر...
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminzareio بازدید : 139 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 9:04

بی نشان

  صدایم کردمهیب تر از جیغ کلاغ هاهولناک تر از شیهه ی باد هامی تازید به نیستی خورشیدمی تازید به چهره ی قبر زده ام.روز نمی دیدششب نمی خواستشمن می شناختمش.کمی از من مرده تر بوداز تماشای کارگران عاشقی آمده بودکه در میدان شهرشلاق های تند رابر بال پرستو های سپیدگریسته بودند.صدایم کردگوش نداشتمخواست دستانم شعر...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminzareio بازدید : 192 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 9:04

نماز

در این نماز خواب آلوده هیچ همه همه پوچ .به سبزآبی گریه ام نگاه کنکه با هوس بوسیدن و بوسیدنت در جنگم .که بی شمار انگشتان درختان،خیال خاطره بازی اندخموده سوی گونه هایت .و آسمان ستاره پوشیده در انتظار دهان توست .با آن هلال ماه و تصویر نیم دایره ی لبخندت چگونه بوسید شعر...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : raminzareio بازدید : 170 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 9:04

زمان

گفتند به دست زمان بسپاریمسالها از آخرین نگاهش گذشت زمان دیروز که هیچ فردایم را بلعید و من هنوز، چشمانش را دوست دارمچشمهایی که رنگشان در خاطرم نیست...#رامین_زارعی شعر...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : زمان الوصل,زمان,زمان ثبت نام لاتاری,زمان پخش سریال ماه پیکر,زمانه,زمان الصمت,زمان پخش سریال پریا,زمان پخش صفحه آخر,زمان تخمک گذاری,زمانك راح, نویسنده : raminzareio بازدید : 162 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 3:48

دار بوسه

◾مرا در میان مردم شهر بوسیدیو یادت نبوداینان در این میدانبه تماشای خون آمده اند.مرا که می بوسیدییکی صورتک بنفش امیدگونش رابالا آوردو زیر لب گفتعدالتت نم می بویاند..بیچاره این مردک.مرد سبز پوشیصدا در گلو شکست :ای زنسیاست چشمانت فتنه می انگیزدفتنه یاددرد ...بیچاره این مردک.مرا که بوسیدیکمونیست هادل!!!لرزه زدندپا های مارکسیست هاسست!!!شدو الحاد ها خیره ی آسماننوید موعودم!!!دادند.مرا که بوسیدیاز تشنج پاهای آویخته امتنها صورت کشیشی شاد شدکه پیشانیشقتلگاه ماه بود.مرا که بوسیدیآنکه خندیندگمانم نمی دانستپاداش دار بوسه را :(مرده هادگر بارنمی میرند ...) #رامین شعر...ادامه مطلب
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : پیامهای بوسه دار,جملات بوسه دار,عکس خنده دار بوسه,شعرهای بوسه دار,عکس بوسه دار,کلیپ خنده دار بوسه,متنهای بوسه دار,تصاویر خنده دار بوسه,پیامکهای بوسه دار,متن بوسه دار, نویسنده : raminzareio بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 14:09

((دو سرباز))


می پرسی : [ آخرِ این جنگ می رسه؟ ]
میگم : [ به همین امید سالهاس می کُشم ؛
ولی میدونم زندگی از جنگ هم سختتره]
میگی : [خسته کنندست؛
دنیا اونی نبود که فکرشو میکردم]
میگم : ((همه خسته ایم
ولی تو جنگ ، اونی که خسته تره
زودتر میمیره ... ))
سکوت میکنی و
ماشرو می کشیم...
#رامین_زارعی

شعر...
ما را در سایت شعر دنبال می کنید

برچسب : دو سرباز,دو سرباز سعودی,دو سرباز متجاوز عربستان,دو سرباز عربستانی,دو سرباز عربستان,دو سرباز عربستانی متجاوز,دو سرباز عرب جدده,دو سرباز ایرانی در فرانسه,فیلم هندی دو سرباز,سربازی دو برادر همزمان, نویسنده : raminzareio بازدید : 175 تاريخ : چهارشنبه 31 شهريور 1395 ساعت: 9:19

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه